خانه‌ای که مال مطبوعات نیست! / جلیل آهنگرنژاد

ساخت وبلاگ

«چشمم آلبالو گیلاس می‌چید.» تازه از راه رسیده‌بودم. آن هم به فضای نمایشگاهی که تا به حال، تجربه‌ی حضورش را نداشتم. کلاغان خبر آوردند که: فلانی چرا ساکت نشسته‌ای که «خانه مطبوعات» باز هم در اقدامی عجیب‌تر از پیش و بدون اطلاع رسانیِ «خاص»، همان تیم خود را ابقا کرده‌اند.» شنیدن این خبر ابتدا برایم اهمیتی نداشت و «دود از سرم بلند نشد» اما وقتی آن را در زوایا و خبایای ذهنم واکاوی کردم، به نکات دردآوری رسیدم.

اصولاً تشکل‌های صنفی برای دفاع از منافع صنفی ایجاد شده اند و الزاماً بایستی چه آنانی که در خاکریزهای اول صنف خود تلاش می کنند و چه آنانی که کمتر خود را به آب و آتش می زنند، هر دو در این فضا سهیم باشند. این حقی است که تک تک اعضای یک صنف بایستی از آن برخوردار باشند و چتر تشکل، همه را در بر بگیرد.
خبر، متواتر شد و ظریفی دیگر می گفت: «خانه مطبوعات دوستان و آشنایان» کرمانشاه دوباره تشکیل جلسه داده و همان «افراد ویژه» در «رأس امور» قرار گرفته اند و جمعی «انگشت به دهان مانده اند» که چرا تنها این گروه این همه سال با کارنامه‌ای واقعاً ضعیف این تشکل صنفی را قبضه کرده اند؟
اگر چه با تعبیر لطیف آن ظریف حبیب همداستان نبودم،اما ضمن احترام ویژه به آنانی که سالها خاک زمین ناهموار مطبوعات کرمانشاه را خورده اند، این تشکل را نماینده‌ی واقعی همه سلایق رسانه های کرمانشاه عزیز نمی دانم. و بر این اعتقادم که مدیریت ضعیف ارشاد اسلامی بستر امنی برای –تنها- یک سلیقه‌ی کلیشه‌ای ناکارآمد در خانه‌ی مطبوعات ایجاد کرده و همین ناتوانی درحوزه‌ی ارشاد اسلامی استان، سلایق مختلف دیگر را از نعمتِ «دارا بودن یک تشکل پویا، فراگیر و عزتمند» محروم کرده است.
نمی خواهم بگویم که نشریه‌ی‌شان چه حرفی برای گفتن دارند؟ و چقدر «دیده» می شود؟ و کدام تیترها، سرمقاله‌ها، گزارشها و... سر یک مخاطب را به سمت شان برمی گرداند؟ چرا که اصولاً مطبوعات امروز کرمانشاه هرگز به ایده‌آل‌های ذهنی مردم نرسیده‌اند و بر این روال، حرف چندانی برای گفتن ندارند. نمی خواهم بگویم که «شاید» برخی از رأی دهندگان، دو روز -آن هم چند ساعتی از دو روز به کار مطبوعاتی می پردازند! روز اول؛ روز خبرنگار و مراسم شامی که تدارک دیده می شود و «قس علی هذا...» و البته دو سال یکبار هم روز رأی گیری!. مابقی سال به علت مشغله های زندگی فرصت حضور در رسانه را ندارند! به یاد می‌آورم که :« خرج که از کیسه {استان} بوَد، حاتم طایی شدن آسان بوَد» اگر نه این است، برای قانع شدن امثال بنده لطفاً اسامی را اعلام کنند و رزومه‌ی کاری‌شان را نشان دهند. البته عاقلان دانند که: «دیوار حاشا بلند است». راستی نکند که ما مصداق این ضرب‌المثل هم هستیم که : « خلایق هر چه لایق» ؟
این نکته، مهم و ضروری است که آدم حتی اگر تئوریسین حوزه‌های مختلف علوم ارتباطات و مدیریت رسانه هم باشد، روزی از حوزه‌ی فعالیتِ جمعی، نیاز به کنار کشیدن و «ریکاوری» دارد. چه چیزی در آن سوی دیوارهای خانه مطبوعات هست که این همه «دلبری» می کند و خلقی این سوی دیوار، حیران‌تان مانده‌اند؟
این حق مسلم ما رسانه‌ای هاست که همه از نعمت یک خانه مطبوعات فعال و پیشرو برخوردار باشیم. نیک می‌دانم که بسیاری از جوانترهای این مجموعه‌ی صنفیِ رسانه، به دیوارهای متروک این خانه «دخیل» بسته‌اند تا شاید گره از کار فرو بسته‌شان باز شود. چرا گامی چشمگیر برای اهالی رسانه بر نداشته‌اید؟
امیدوارم که «چشم مؤثران، مثل من در این وادی آلبالو گیلاس نچیند» و همچنان شبیه «تازه از راه رسیده‌ها» عمل نکنند آن هم در فضای نمایشگاه دائمی رسانه‌های استانم کرمانشاه که پاره‌ای از تن کشور بزرگ و فرهنگ پرور ایران عزیز است.
به یاد خواهیم سپرد که در دوران مدیریت کنونی ارشاد کرمانشاه دو دوره‌ی پر حاشیه‌ی انتخابات خانه‌ی مطبوعات برگزار شد و در کارنامه‌ی ویژه‌ی کاری این مدیر ثبت و ضبط گردید. اگر چه حرفهای بسیاری برای گفتن هست و مترصد فرصت برای بیان آنها خواهم ماند،اما در خانه (البته نه خانه‌ی مطبوعات) اگر کس است، یک حرف بس است.

هفته نامه ی صدای آزادی...
ما را در سایت هفته نامه ی صدای آزادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahangarnezhado بازدید : 137 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 14:01