سیاه‌خوانی! / سرمقاله شماره483 صدای آزادی / جلیل آهنگرنژاد

ساخت وبلاگ
seda483.jpg

نه! باور کنید اینطور نیست!. «آب از آب تکان نمی خورد.» با این اوضاع، اتفاق مثبت ویژه ای نمی افتد. اگر تیم مدیریت استان(رفتگان و آمدگان) قدری دل می‌سوزاندند، اکنون بسیاری از مردم این استان مظلوم با آتش آه، کلبه‌ی امیدشان را گرم نمی کردند. دلسوزی هم نمی خواستیم اگر قدری «کاربلدانه» عمل می‌کردند، اکنون این همه بیکار بر سر خانواده‌ها در این سامان آوار نمی‌شد.
در جوامع موفق، هدف فعالان اجتماعی،سیاسی، فرهنگی و...رسیدن به یک آرمان‌شهر است. آیا پرسیده‌ایم که هدف طیف‌های مختلف در این استان چیست؟ حداقل سیاسیون به چه اهدافی می‌اندیشند؟ می‌دانیم که در میان دو جناح، چه بسیار انسانهای شرافتمندی هستند که آنها را باید از فرصت‌سوزان جدا کرد. جناح راست و چپ هر کدام دنباله‌روی لیدرهای جریاناتشان در کشورند والبته پوشیده نباید گفت که یکی از اصول جریانات سیاسی همین موضوع است. نگاه محدودتری هم ممکن است برخی از ذهن‌ها را قلقلک دهد: اینکه برخی از سیاسیون می خواهند به جایگاهی در مدیریت برسند و «آب طلبیده برایشان مراد نبوده» و یا یکی دو تن از«آب زیر کاهانی» دنبال بهره برداری ویژه هستند. حال در میان سیاسیون، «کرمانشاه» چه اهمیتی دارد؟ این جمله‌ی بی نخِ نامرئی هم می توان دید که جریان اصلاح طلب کرمانشاه نتوانسته است یک لیدر مقبول ملی را تحویل کشور دهد که توضیحش بماند...
چرا هدف را گم کرده‌ایم؟ اصلاً مهمترین اهداف سیاسیون چیست؟ سهم آنان در اوضاع اجتماعی، فرهنگی و... چقدر است؟ چرا تا به حال «آبی از دستشان گرم نشده‌است»؟
رسم بر این است که نقش اول در میان طیف های مختلف برای سامان‌دهی امور مدیریت استانی بر عهده‌ی چهره های سیاسی جناحی است. پروسه‌ی انتخاب مدیریت ارشد استان نیز بر اساس نگاه سیاسیون شکل می گیرد. در این گردونه صاحب‌نفوذان سیاسی استان یا نقشی ویژه دارند و یا از نقش ویژه شان در پروسه‌ی «انتخاب» کوتاه آمده‌اند که در هر دو صورت مسؤولند.
موافق «سیاه خوانی» نیستم و براین مدعا نیستم که «آب از سر مدیریت استان برای حل معضلات گذشته است» اما پر واضح است که اگر گروه های سیاسی، منافع استان و مردم استان را بر هر چیز دیگری ترجیح می دادند، شاهد این همه مشکل در کرمانشاه نبودیم. بی‌گمان به جای «آب به غربال پیمودن» می توانستند «آبی بر آتش فقر بریزند» و مشکل گشایی نمایند. بر اساس همین صغرا و کبرا می‌توان سهم عمده‌ای از مشکلات استان را بر دوش جریانهای سیاسی فعال دو جناح در این دیار انداخت. نمی توان از این مسئله غافل بود که امروز تشتت آرا در میان اصلاح طلبان، بزرگترین ضربه را به این جریان وارده کرده و عملاً این جناح در استان کرمانشاه در هیچ معادله‌ای«نقش اصلی»را بازی نمی کند.
اما مخرج مشترک این«آب از یک جوی نرفتنشان»سودی است که در هر دوره‌ای نصیب مدیران کم‌رمق شده‌ و از «آب گل آلود آشفتگی، ماهیِ آرامش گرفته‌اند.» «تفرقه» در بین بدنه‌ی فعال و موثر استان هیچ گاه به سود مردم تمام نشده و نخواهد شد. امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به همدلی داریم تا با همین بالهای بزرگ همدلی مسیر استان را در آسمان توسعه رهوارتر طی کنیم و مدیران استانی هم به تکاپوی بیشتری بیفتند و«نقشه‌ی راه»آینده‌ی استان با وضوح بیشتری شکل بگیرد. براستی که:«آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم»
اگر چه می دانم سیاهی این قلم به«آب دهان مرده می‌ماند،»چه بخواهیم و چه نخواهیم، بیکاری در این استان ریشه‌ی ریشه ی اکثر بزه‌کاری ها وهمه‌ی ناامیدی هاست و تا همه‌ی جریانات فعال استان نخواهند، این ریشه‌ی سرطانی خشک نخواهد شد. پس واجب است که به جای پیاده نظام جریانات سیاسی شدن، قدری به خود بیاییم و هر کدام به هر شیوه‌ی ممکن برای حل معضل بیکاری گامهایی برداریم و جناح‌های چپ و راست را برای آبادانی کرمانشاهی بخواهیم.
امروز دقیقاً «سفیدخوانی»وارد سومین سالش می‌شود. شماره‌ای از صدای آزادی که به خاطر اعتراض به این معضل بزرگ، سفید منتشر شد تا به زبانی متفاوت به مدیران استانی و کشوری گفته شود که کرمانشاه شایسته‌ی این رنج بزرگ نیست. کرمانشاهی که به قول رهبر فرزانه‌ی انقلاب «سینه‌ی ستبر ایران اسلامی است»، نباید در گیر و دار «ندانم کاری ها» به چنین روزی گرفتار آید. راستی آیا می توانیم از خواب غفلت بیدار شویم و با «تدبیر»ی درست، جوانان ناامید از کار و تکاپو را با عطر گل های «امید» خوشحال کنیم؟ می توانم به یقین بگویم اگر همتی کنیم، کار تدبیر و امید «آب در هاون کوبیدن» نیست.

هفته نامه ی صدای آزادی...
ما را در سایت هفته نامه ی صدای آزادی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ahangarnezhado بازدید : 138 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 14:01